تقدیم به کادر درمان کووید 19، دلسوزانی از خاطره‌ای دور
که شکل خودخواهی ما نیستند.
باد
ایستاده نایستاده
درجا...

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت
نه با من از غم و اندوه بى‌شمارش گفت
بساط كودكى آورد و گرم شد سرمان
همین كه گرم شد...

پرهیز‌کردن از‌منِ خود- درسِ‌ زندگیست  
این ‌گفته، گفته‌ای‌ست‌ که‌: یاد‌‌ِ زمانه...

گاهی به این‌جا می‌رسم: سایه روشن سکوت، بخشی از نگفته‌هایت را بر دوش می‌کشد ،چیزی بگو ،نام کوچکت را از یاد برده بوده‌ام،...

یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی
زمین میرسد در انتهای خود به قلب
و باز می شود بسوی...

من حواسم همیشه پرتِ توئه
آره من مردِ بی‌حواسِ توام
عاشقم، مبتلام، دیوونه‌م
من یه‌لحظه از انعکاس توام
...

ترس از تراس پایین
پایان مقاومت در جریان مقاوم باد
مقاومت در خطوط بی سبب جان
جان کندن از ساقه 
ساقه به...

با تلویزیون
درباره‌ی مسائل خانوادگی حرف
  می‌زنم
دستم در یک کاسه است
با یخچال
روزی
با...

پس هنگامی که غروب بود و حجابی از عدم 
بر شانه‌ها و گردن 
سایه می‌انداخت
از راه رسیدیم
و کلمات در...

گفته بودی که بازخواهی گشت
فصل خوب رسیدن انگور
با سبدهای سرخ برگشتند
دختران بعد چیدن انگور
گفته بودی که مست خواهی...

شبان روزان ماه اوت را در الکل حل کردیم
یله در رؤیای لذتی بی‌گسست
با «امرتات» پادشاه بی‌مرگان و ماه...

دست نگه دارید‌!
به اداره‌ی احوالات منطقه‌ای دور
درخواست فرستاده‌ام
آن نام که به فرخندگی‌اش...

امشو که فرگ تی تو وستم 
برگت قلمی نها و دستم
امشو قلمم کلو ایگرده 
دل دین تو لو به لو ایگرده 
چی لیوه...

هر چکامه تیغی برای خودزنی

در شبانه های بی همراه

برای این روزهای ایران...
مگر دوشیزه‌ای تن شسته در اندوهِ هامونت
که غمگینی به صدها گونه و بکر است مضمونت
چهل شاخه...